بیش فعالی و نقص توجه

برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.

مرکز درمان بیش فعالی کودکان، متخصص درمان بیش قعالی کودک

تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال (tDCS) شکلی از تعدیل عصبی است که از جریان مستقیم ثابت و کم که از طریق الکترودهای روی سر ارسال می شود، استفاده می کند. این در ابتدا برای کمک به بیماران مبتلا به آسیب های مغزی یا شرایط عصبی روانی مانند اختلال افسردگی اساسی ساخته شد. می‌توان آن را با تحریک الکتروتراپی جمجمه که عموماً از جریان متناوب به همان شیوه استفاده می‌کند و همچنین تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال استفاده می‌کند.[1]

تحقیقات شواهد فزاینده ای را برای tDCS به عنوان درمانی برای افسردگی نشان می دهد.[2][3][4] شواهد متفاوتی در مورد اینکه آیا tDCS برای تقویت شناختی در افراد سالم مفید است وجود دارد. هیچ شواهد محکمی مبنی بر اینکه tDCS برای نقص حافظه در بیماری پارکینسون و بیماری آلزایمر، [5] درد غیر نوروپاتیک، [6] و همچنین برای بهبود عملکرد بازو یا پا و قدرت عضلانی در افرادی که پس از سکته مغزی بهبود می یابند، مفید است، وجود ندارد.[7] شواهد حمایتی در حال ظهور برای tDCS در مدیریت اسکیزوفرنی – به ویژه برای علائم منفی وجود دارد.[8][9]

اثر
افسردگی
در سال 2015، موسسه ملی بریتانیا برای تعالی بهداشت و مراقبت (NICE) دریافت که tDCS یک روش درمانی ایمن و موثر برای افسردگی است، اگرچه تحقیقات بیشتری مورد نیاز بود.[4] از آن زمان، چندین مطالعه و متاآنالیز نشان داده اند که tDCS یک درمان ایمن و موثر برای افسردگی است.[2][3][10]

یک متاآنالیز منتشر شده در سال 2020 شواهدی با کیفیت متوسط تا بالا برای tDCS به عنوان درمانی برای افسردگی با اثربخشی بالینی کم تا متوسط یافت. tDCS فعال به طور قابل توجهی نسبت به شم برای پاسخ (به ترتیب 30.9٪ در مقابل 18.9٪)، بهبود (19.9٪ در مقابل 11.7٪) و بهبود افسردگی برتری داشت.[11] بر اساس یک متاآنالیز در سال 2016 که در مجله بریتانیایی روانپزشکی منتشر شد، 34 درصد از بیماران تحت درمان با tDCS حداقل 50 درصد کاهش علائم (در مقایسه با 19 درصد دارونما) را در 6 کارآزمایی تصادفی شده و کنترل شده نشان دادند.[12]

سایر کاربردهای پزشکی
تحقیقات اخیر در مورد tDCS نتایج امیدوارکننده‌ای را در درمان سایر بیماری‌های روانی مانند اضطراب[13] و PTSD نشان داده است.[14] تحقیقات بیشتری در مورد موضوع مورد نیاز است. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد tDCS در درمان درد نوروپاتیک پس از آسیب نخاعی مفید است.[15] شواهدی از کیفیت بسیار پایین تا متوسط وجود دارد که نشان می‌دهد tDCS می‌تواند فعالیت‌های ارزیابی زندگی روزانه را پس از سکته مغزی بهبود بخشد، اما تحقیقات بیشتری برای ارزیابی مدت زمان ماندگاری این اثر مورد نیاز است.[16][7]

تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال همچنین برای تقویت گفتار درمانی در بیماران مبتلا به اختلالات زبانی اکتسابی مانند آفازی یا کمک به حفظ توانایی های زبانی در مورد آفازی پیشرونده اولیه، یک وضعیت عصبی، استفاده می شود.[17]

ایمنی
با توجه به مؤسسه ملی بریتانیا برای تعالی بهداشت و مراقبت (NICE)، شواهد مربوط به tDCS برای افسردگی هیچ نگرانی ایمنی عمده ای ایجاد نمی کند.[18]

از سال 2017، در تحریک حداکثر 60 دقیقه و حداکثر 4 میلی آمپر در طول دو هفته، عوارض جانبی شامل تحریک پوست، فسفن در شروع تحریک، حالت تهوع، سردرد، سرگیجه و خارش زیر الکترود است. جلسات درمانی معمولی که حدود 20 تا 30 دقیقه طول می کشد، روزانه به مدت چند هفته در درمان افسردگی تکرار می شود.[19] اثرات نامطلوب درمان طولانی مدت تا سال 2017 شناخته نشده بود.[20] حالت تهوع معمولا زمانی رخ می دهد که الکترودها برای تحریک سیستم دهلیزی بالای ماستوئید قرار می گیرند. فسفن یک فلاش کوتاه نور است که اگر الکترود در نزدیکی چشم قرار گیرد می تواند رخ دهد.[21][22]

افراد مستعد تشنج، مانند افراد مبتلا به صرع، نباید tDCS دریافت کنند.[21] مطالعات برای تعیین چگالی جریانی که در آن آسیب آشکار مغزی در موش‌ها رخ می‌دهد، تکمیل شده‌اند. مشخص شد که در تحریک کاتدی، چگالی جریان 142.9 A/m2 که چگالی شارژ 52400 C/m2 یا بالاتر را ایجاد می‌کند باعث ایجاد ضایعه مغزی در موش می‌شود. این بیش از دو مرتبه بزرگتر از پروتکل هایی است که تا سال 2009 در حال استفاده بودند.[23][24][25]

مکانیسم عمل
tDCS سلول های مغز را با ارسال سیگنال های الکتریکی تحریک و فعال می کند. تعدیل پایدار تحریک پذیری قشر مغز تولید شده توسط tDCS آن را به یک راه حل موثر برای تسهیل توانبخشی و درمان طیف وسیعی از اختلالات عصبی-روانی تبدیل می کند.[26] روشی که تحریک عملکرد مغز را تغییر می‌دهد یا باعث دپلاریزه شدن یا هیپرپلاریزه شدن پتانسیل غشای استراحت نورون می‌شود. هنگامی که تحریک مثبت (tDCS آندال) ارائه می شود، جریان باعث دپلاریزاسیون پتانسیل غشای در حال استراحت می شود که تحریک پذیری عصبی را افزایش می دهد و امکان شلیک خود به خودی سلول را فراهم می کند. هنگامی که تحریک منفی (tDCS کاتدی) ارائه می شود، جریان باعث افزایش قطبی شدن پتانسیل غشای در حال استراحت می شود. این امر تحریک پذیری نورون را به دلیل کاهش شلیک خود به خود سلول کاهش می دهد.[21][27]

در صورت درمان افسردگی، جریان های tDCS به طور خاص سمت چپ قشر جلوی مغزی پشتی جانبی (DLPFC) واقع در لوب فرونتال را هدف قرار می دهند. نشان داده شده است که DLPFC چپ با فعالیت کمتر در جمعیت افسرده مرتبط است.[28][11]

tDCS یک است

 

قادر به دستیابی به تغییرات قشر مغز حتی پس از پایان تحریک. مدت زمان این تغییر به طول تحریک و همچنین شدت تحریک بستگی دارد. با افزایش مدت تحریک یا افزایش قدرت جریان، اثرات تحریک افزایش می یابد.[29] tDCS برای تقویت درازمدت و افسردگی طولانی مدت پیشنهاد شده است، [21] [27] و تحقیقات بیشتری برای اعتبار سنجی مورد نیاز است.

عمل
تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال با ارسال جریان مستقیم ثابت و کم از طریق الکترودها عمل می کند. هنگامی که این الکترودها در ناحیه مورد نظر قرار می گیرند، جریان جریان داخل مغزی را القا می کند. سپس این جریان جریان تحریک پذیری عصبی را در ناحیه خاصی که تحریک می شود بر اساس نوع تحریک مورد استفاده افزایش یا کاهش می دهد. این تغییر تحریک پذیری عصبی منجر به تغییر عملکرد مغز می شود که می تواند در درمان های مختلف و همچنین برای ارائه اطلاعات بیشتر در مورد عملکرد مغز انسان استفاده شود.[21]

قطعات
تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال یک تکنیک نسبتا ساده است که تنها به چند بخش نیاز دارد. اینها شامل دو الکترود و یک دستگاه باتری دار است که جریان ثابتی را ارائه می دهد. نرم‌افزار کنترل را می‌توان در آزمایش‌هایی که نیاز به جلسات متعدد با انواع مختلف تحریک دارند، به‌طوری‌که نه شخص دریافت‌کننده تحریک و نه آزمایش‌کننده نمی‌دانند کدام نوع تحریک می‌شود، استفاده شود. هر دستگاه دارای یک الکترود آندال با بار مثبت و یک الکترود کاتدال منفی است. جریان “به طور متعارف” به عنوان جریان از آند مثبت، از طریق بافت رسانای مداخله ای، به کاتد و ایجاد یک مدار توصیف می شود. توجه داشته باشید که در مدارهای الکتریکی سنتی که از سیم‌های فلزی ساخته می‌شوند، رانش بار توسط حرکت الکترون‌هایی با بار منفی ایجاد می‌شود که در واقع از کاتد به آند جریان می‌یابند. با این حال، در سیستم‌های بیولوژیکی، مانند هد، جریان معمولاً توسط جریان یون‌ها ایجاد می‌شود که ممکن است بار مثبت یا منفی داشته باشند – یون‌های مثبت به سمت کاتد جریان می‌یابند. یون های منفی به سمت آند جریان می یابند. دستگاه ممکن است جریان و همچنین مدت زمان تحریک را کنترل کند.[30]

برپایی
برای راه اندازی دستگاه tDCS، الکترودها و پوست باید آماده شوند. این امر اتصال مقاومت کم بین پوست و الکترود را تضمین می کند. قرار دادن دقیق الکترودها برای موفقیت تکنیک tDCS بسیار مهم است. پدهای الکترود در اندازه های مختلف با مزایای هر اندازه موجود است. یک الکترود با اندازه کوچکتر به تحریک متمرکزتری از یک محل دست می یابد در حالی که یک الکترود بزرگتر تضمین می کند که کل منطقه مورد نظر تحریک می شود.[31] اگر الکترود به طور نادرست قرار داده شود، ممکن است یک مکان متفاوت یا مکان های بیشتری از آنچه در نظر گرفته شده است تحریک شود که منجر به نتایج معیوب می شود.[21] یکی از الکترودها بر روی ناحیه مورد نظر و الکترود دیگر، الکترود مرجع، در مکان دیگری به منظور تکمیل مدار قرار می گیرد. این الکترود مرجع معمولاً روی گردن یا شانه طرف مقابل بدن نسبت به ناحیه مورد نظر قرار می گیرد. از آنجایی که منطقه مورد نظر ممکن است کوچک باشد، اغلب مفید است که این ناحیه را قبل از قرار دادن الکترود با استفاده از تکنیک تصویربرداری مغز مانند fMRI یا PET تعیین کنید.[21] هنگامی که الکترودها به درستی قرار گرفتند، می توان تحریک را شروع کرد. بسیاری از دستگاه‌ها دارای قابلیت داخلی هستند که اجازه می‌دهد جریان به تدریج افزایش یابد یا تا رسیدن به جریان لازم افزایش یابد. این میزان اثرات تحریکی که توسط فردی که tDCS را دریافت می کند کاهش می دهد.[32] پس از شروع تحریک، جریان برای مدت زمان تنظیم شده روی دستگاه ادامه می یابد و سپس به طور خودکار خاموش می شود. اخیراً رویکرد جدیدی معرفی شده است که در آن به جای استفاده از دو پد بزرگ، از چندین الکترود ژل کوچکتر (بیش از دو) برای هدف قرار دادن ساختارهای قشری خاص استفاده می شود. این رویکرد جدید tDCS با کیفیت بالا (HD-tDCS) نامیده می‌شود.[31][33] در یک مطالعه آزمایشی، HD-tDCS نسبت به tDCS اسفنجی دارای تغییرات تحریک پذیری قشر حرکتی بیشتر و ماندگارتر بود.[34]

انواع تحریک
سه نوع مختلف تحریک وجود دارد: آندال، کاتدال و شم. تحریک آندال تحریک مثبت (V+) است که تحریک پذیری عصبی ناحیه تحت تحریک را افزایش می دهد. تحریک کاتدی (V-) تحریک پذیری عصبی ناحیه تحت تحریک را کاهش می دهد. تحریک کاتدال می تواند اختلالات روانپزشکی را که در اثر فعالیت بیش از حد ناحیه ای از مغز ایجاد می شود، درمان کند.[35] از تحریک شم به عنوان کنترل در آزمایش ها استفاده می شود. تحریک شم یک جریان مختصری از خود ساطع می کند اما سپس برای بقیه زمان تحریک خاموش می ماند. با تحریک ساختگی، فردی که tDCS دریافت می کند نمی داند که تحریک طولانی مدت دریافت نمی کند. با مقایسه نتایج در افراد در معرض تحریک ساختگی با نتایج افراد در معرض تحریک آندال یا کاتدی، محققان ج.

 

ببینید که چه مقدار از یک اثر توسط تحریک فعلی به جای اثر دارونما ایجاد می شود.

مدیریت در منزل
اخیراً، دستگاه‌های tDCS در حال تحقیق و ساخته شده‌اند که برای استفاده در خانه طراحی شده‌اند – از درمان شرایط پزشکی مانند افسردگی گرفته تا افزایش بهزیستی شناختی عمومی.[36][37] آزمایش‌های بالینی برای تعیین اثربخشی، امکان‌سنجی و قابل قبول بودن درمان خانگی tDCS مورد نیاز است.[38]

تاریخ
طراحی اولیه tDCS، با استفاده از جریان مستقیم (DC) برای تحریک منطقه مورد نظر، بیش از 100 سال است که وجود داشته است. تعدادی آزمایش ابتدایی قبل از قرن نوزدهم با استفاده از این تکنیک انجام شد که الکتریسیته حیوان و انسان را آزمایش کرد. لوئیجی گالوانی و الساندرو ولتا دو محققی بودند که از فناوری tDCS در اکتشافات خود در مورد منبع الکتریسیته سلولی حیوانی استفاده کردند. به دلیل این مطالعات اولیه بود که tDCS برای اولین بار وارد صحنه بالینی شد. در سال 1801، جووانی آلدینی (برادرزاده گالوانی) مطالعه ای را آغاز کرد که در آن با موفقیت از تکنیک تحریک جریان مستقیم برای بهبود خلق و خوی بیماران مالیخولیایی استفاده کرد.[39]

در دهه 1960، زمانی که مطالعات محقق D. J. Albert ثابت کرد که این تحریک می تواند بر عملکرد مغز با تغییر تحریک پذیری قشر مغز تأثیر بگذارد، علاقه کوتاهی به تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال وجود داشت.[40] او همچنین کشف کرد که تحریک مثبت و منفی اثرات متفاوتی بر تحریک پذیری قشر مغز دارد.[41]

تحقیقات ادامه یافت و بیشتر با دانش به دست آمده از تکنیک های دیگر مانند TMS و fMRI تقویت شد.[29][21]

مقایسه با دستگاه های دیگر

تکنیک های تحریک الکتریکی ترانس کرانیال در حالی که tDCS از شدت جریان ثابت استفاده می کند، tRNS و tACS از جریان نوسانی استفاده می کنند. محور عمودی شدت جریان را بر حسب میلی آمپر (mA) نشان می‌دهد، در حالی که محور افقی مسیر زمان را نشان می‌دهد.
در تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS)، یک سیم پیچ الکتریکی در بالای ناحیه مورد نظر روی پوست سر نگه داشته می شود که از میدان های مغناطیسی با تغییر سریع برای القای جریان های الکتریکی کوچک در مغز استفاده می کند. دو نوع TMS وجود دارد: TMS تکراری و TMS تک پالس. هر دو در تحقیقات درمانی استفاده می شوند، اما اثرات طولانی تر از دوره تحریک فقط در TMS تکراری مشاهده می شود. مشابه tDCS، افزایش یا کاهش فعالیت عصبی را می توان با استفاده از این تکنیک به دست آورد، اما روش چگونگی القای آن بسیار متفاوت است. تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال دارای دو جهت متفاوت جریان است که اثرات متفاوتی را ایجاد می کند. افزایش فعالیت عصبی در TMS تکراری با استفاده از فرکانس بالاتر و کاهش فعالیت عصبی با استفاده از فرکانس پایین‌تر القا می‌شود.[30]

انواع مربوط به tDCS عبارتند از tACS، tPCS و تحریک سر و صدای تصادفی ترانس کرانیال (tRNS)، گروهی از فناوری‌ها که معمولاً به عنوان تحریک الکتریکی ترانس کرانیال یا TES نامیده می‌شوند.[42]

پژوهش
افسردگی
تعیین ایمنی و اثربخشی درمان tDCS برای افراد مبتلا به افسردگی در حال بررسی است:

یک مرور سیستماتیک از کارآزمایی‌های کنترل‌شده با دارونما که درمان tDCS را برای اختلال افسردگی اساسی بررسی می‌کنند، در سال 2020 منتشر شد.[11] متاآنالیز نتایج را در 9 مطالعه واجد شرایط (572 شرکت‌کننده) تا دسامبر 2018 جمع‌آوری کرد تا نسبت شانس (OR) و تعداد مورد نیاز برای درمان (NNT) پاسخ و بهبودی و بهبود افسردگی را تخمین بزند. نتایج نشان داد که از نظر آماری اثربخشی بهتر tDCS فعال در مقایسه با شم برای نه مطالعه واجد شرایط (572 شرکت‌کننده)، که شواهدی با قطعیت متوسط/بالا ارائه می‌کردند، وارد شدند. tDCS فعال به طور قابل توجهی نسبت به شم برای پاسخ (به ترتیب 30.9٪ در مقابل 18.9٪؛ OR = 1.96، 95٪ CI [1.30-2.95]، NNT = 9)، بهبودی (19.9٪ در مقابل 11.7٪، OR = 1.94 [1.19) برتری داشت. -3.16]، NNT = 13) و بهبود افسردگی (اندازه اثر β = 0.31، [0.15-0.47]).[11]
یک متاآنالیز در سال 2016 نشان داد که 34 درصد از افراد تحت درمان با tDCS حداقل 50 درصد کاهش علائم را نشان دادند (در مقایسه با 19 درصد دارونما).[12]
یک مطالعه در سال 2017 که توسط برونونی انجام شد نشان داد که درمان 6 هفته ای tDCS منجر به کاهش حداقل نیمی از علائم افسردگی در 41٪ از افراد افسرده شد (در مقابل 22٪ دارونما و 47٪ داروهای ضد افسردگی).
در سال 2015، مؤسسه ملی بریتانیا برای تعالی بهداشت و مراقبت (NICE) دریافت که tDCS برای درمان افسردگی بی خطر است و به نظر می رسد موثر باشد. تا سال 2014، چندین کارآزمایی بالینی تصادفی شده کوچک (RCT) در مورد اختلال افسردگی اساسی (MDD) وجود داشته است. بیشترین کاهش علائم افسردگی یافت می شود. تنها دو RCT در MDD مقاوم به درمان وجود داشته است. هر دو کوچک بودند و یکی اثری پیدا کرد و دیگری نداشت.[44] یک متاآنالیز داده‌ها بر کاهش علائم متمرکز بود و تأثیری را در مقایسه با درمان ساختگی پیدا کرد، اما دیگری که بر عود متمرکز بود، هیچ تأثیری در مقایسه با ساختگی پیدا نکرد.[44]
سایر اختلالات
شناخت
شواهد متفاوتی در مورد اینکه آیا tDCS برای تقویت شناختی در افراد سالم مفید است وجود دارد. چندین بررسی شواهدی از عملکرد شناختی کوچک و در عین حال مهم پیدا کرده اند

 

اثبات ها.[45][46][47][48] بررسی‌های دیگر اصلاً شواهدی پیدا نکردند، [49][50]، اگرچه یکی از آنها [50] به دلیل نادیده گرفتن اثرات درون موضوعی [51] و شواهد حاصل از کارآزمایی‌های tDCS چند جلسه‌ای مورد انتقاد قرار گرفته است. با این حال، نویسندگان اصلی این نگرانی های مطرح شده را در یک تحلیل بیشتر مورد بررسی قرار دادند و به یافتن هیچ مدرکی از تأثیر ادامه دادند [52]

مروری بر نتایج حاصل از صدها آزمایش tDCS در سال 2015 نشان داد که هیچ شواهد آماری قطعی برای حمایت از هر گونه اثر شناختی خالص، مثبت یا منفی، یک جلسه tDCS در جمعیت‌های سالم وجود ندارد – هیچ مدرکی مبنی بر مفید بودن tDCS برای تقویت شناختی وجود ندارد. 50] مطالعه دوم توسط همان نویسندگان نشان داد که تأثیر آماری قابل اعتماد کمی از tDCS بر هر پیامد عصبی فیزیولوژیک وجود دارد.[49]

پارکینسون، بیماری آلزایمر و اسکیزوفرنی
شواهد محکمی مبنی بر اینکه tDCS برای نقص حافظه در بیماری آلزایمر، [5] اسکیزوفرنی، [53] درد غیر نوروپاتیک مفید است، وجود ندارد. چند کارآزمایی بالینی در مورد استفاده از tDCS برای بهبود نقص حافظه در بیماری پارکینسون و بیماری آلزایمر و افراد سالم انجام شده است که نتایج متفاوتی به همراه داشته است.[5] تحقیقاتی که تا سال 2013 در مورد اسکیزوفرنی انجام شد، نشان داد که در حالی که اندازه‌های اثر بزرگ در ابتدا برای بهبود علائم یافت شد، مطالعات بعدی و بزرگ‌تر اندازه‌های اثر کوچک‌تری را یافتند (همچنین به بخش استفاده از tDCS در اختلالات روانپزشکی زیر مراجعه کنید).[53] مطالعات بیشتر بر روی علائم مثبت مانند توهمات شنوایی متمرکز شده اند. تحقیقات در مورد علائم منفی وجود ندارد.[53]

سکته
شواهد محکمی مبنی بر اینکه tDCS بتواند به بهبود عملکرد اندام فوقانی بعد از سکته کمک کند وجود ندارد.[54][55] در سکته مغزی، تحقیقات انجام شده در سال 2014 نشان داد که tDCS برای بهبود عملکرد اندام فوقانی پس از سکته موثر نیست.[54][55] در حالی که برخی بررسی‌ها اثر tDCS را برای بهبود آفازی پس از سکته مغزی پیشنهاد کرده‌اند، بررسی کاکرین در سال 2015 نتوانست هیچ بهبودی از ترکیب tDCS با درمان معمولی پیدا کند.[56][55][57] تحقیقات انجام شده در سال 2013 نشان می دهد که tDCS ممکن است برای بهبود نقص بینایی پس از سکته موثر باشد.[55]

یادگیری حرکتی و عملکرد حافظه

شواهدی وجود دارد که مونتاژهای خاص tDCS می‌تواند نرخ یادگیری را برای کارهای خاص در افراد سالم افزایش دهد، یعنی وظایف حرکتی و عملکرد حافظه.[58] با این حال، تکرارپذیری باید به طور کامل در سراسر مطالعات آزمایش شود و استانداردسازی برای این نوع مطالعات به طور کامل اجرا نشده است، اگرچه تلاشی برای رسمی کردن استانداردها در سال 2017 منتشر شد.[58]

دیگر
تحقیقات انجام شده در سال 2012 در مورد استفاده از tDCS برای درمان درد، نشان داد که این تحقیق از کیفیت پایینی برخوردار بوده و نمی‌تواند به عنوان مبنایی برای توصیه استفاده از tDCS برای درمان درد استفاده شود.[6] در درد مزمن به دنبال آسیب نخاعی، تحقیقات از کیفیت بالایی برخوردار است و نشان داده است که tDCS بی اثر است.[59] tDCS در اعتیاد نیز مورد مطالعه قرار گرفته است.[60][61] برخی شواهد متوسط (سطح B) وجود دارد که نشان می دهد، علاوه بر درمان اختلال افسردگی اساسی، tDCS ممکن است برای درمان فیبرومیالژیا و اختلالات ولع مصرف نیز مناسب باشد.[62]

tDCS در تحقیقات علوم اعصاب استفاده شده است، به ویژه برای تلاش برای پیوند دادن نواحی خاص مغز به وظایف شناختی خاص[63] یا پدیده های روانی.[64] مخچه به دلیل غلظت بالای نورون‌ها، موقعیت آن بلافاصله در زیر جمجمه و اتصالات آناتومیک متقابل متعدد آن به بخش‌های حرکتی و ارتباطی مغز، کانون تحقیقات بوده است.[65] بیشتر چنین مطالعاتی بر تأثیر tDCS مخچه بر عملکردهای حرکتی، شناختی و عاطفی در جمعیت‌های سالم و بیمار متمرکز است، اما برخی نیز از tDCS بر روی مخچه برای مطالعه اتصال عملکردی مخچه به سایر نواحی مغز استفاده می‌کنند.[66]

تاییدیه های نظارتی
tDCS یک درمان تایید شده CE برای اختلال افسردگی اساسی (MDD) در بریتانیا، اتحادیه اروپا، استرالیا و مکزیک است. از سال 2015، tDCS برای هیچ استفاده ای توسط FDA ایالات متحده تایید نشده است.[57] یک سند توجیهی FDA تهیه شده در سال 2012 بیان کرد که “هیچ مقرراتی برای tDCS درمانی وجود ندارد”.[67]

همچنین ببینید
تحریک الکتروتراپی جمجمه
تحریک جریان متناوب ترانس کرانیال
تحریک سر و صدای تصادفی ترانس کرانیال
تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال
حباب امواج مغزی
تحریک غیر تهاجمی مخچه