بیش فعالی و نقص توجه

برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.

مرکز درمان بیش فعالی کودکان، متخصص درمان بیش قعالی کودک

حافظه ضعیف پس از سکته مغزی یک اثر شناختی است که بسیاری از بازماندگان با آن دست و پنجه نرم می کنند. خوشبختانه، بازیابی حافظه اغلب با بهبود مغز از طریق توانبخشی شناختی امکان پذیر است.

این مقاله به شما یاد می‌دهد که چگونه حافظه بعد از سکته مغزی را بهبود بخشید و تمرین‌هایی را برای امتحان کردن پیشنهاد می‌کند. از پیوندهای زیر برای رفتن مستقیم به هر بخش استفاده کنید:

چرا مشکلات حافظه پس از سکته مغزی رخ می دهد؟
چگونه حافظه را پس از سکته تقویت کنیم؟
تمرینات حافظه برای بیماران سکته مغزی که باید در خانه امتحان کنند
آیا حافظه پس از سکته مغزی به خودی خود بهبود می یابد؟
بهبود حافظه پس از سکته مغزی
چرا مشکلات حافظه پس از سکته مغزی رخ می دهد؟
حافظه کاری مهارتی است که به ما اجازه می دهد تا زمانی که به اطلاعات مهم نیاز داشته باشیم، مانند یک یادداشت چسبنده موقت در مغز، به آن وابسته باشیم. به عنوان مثال، حافظه کاری ما به ما کمک می کند تا به یاد داشته باشیم که شیر را از فروشگاه تهیه کنیم.

هنگامی که سکته مغزی بر نواحی مغز که به حافظه کمک می کنند تأثیر می گذارد، این یادداشت های چسبنده موقت ممکن است اثر خود را از دست بدهند. یک بازمانده ممکن است فراموش کند که شیر را در فروشگاه ببرد زیرا تأثیر سکته مغزی توانایی مغز برای نگهداری اطلاعات را مختل کرده است.

خوشبختانه، تحقیقات نشان می دهد که توانبخشی شناختی می تواند ظرفیت حافظه کاری را پس از سکته افزایش دهد. توانبخشی شناختی شامل بازآموزی عملکردهای شناختی مانند حافظه و در صورت لزوم آموزش راهبردهای جبران برای مقابله با مهارت های مختل شده است.

متخصصی به نام آسیب شناس گفتار و زبان می تواند به توانبخشی شناختی پس از سکته کمک کند. SLP ها در ارتباطات متخصص هستند. در حالی که بخش بزرگی از کار آنها حول محور بازیابی مهارت های زبانی می چرخد، آنها همچنین به مهارت های ارتباطی شناختی از جمله حافظه کمک می کنند.

علاوه بر این، مشکلات زبانی با مشکلات حافظه همپوشانی دارند و SLP ها را به منبعی عالی برای بیماران سکته مغزی تبدیل می کنند که با وظایف شناختی دست و پنجه نرم می کنند.

زمانی که چالش‌های شناختی بر فعالیت‌های روزانه تأثیر می‌گذارند، کاردرمانگران همچنین می‌توانند با بازماندگان برای تطبیق یا اصلاح فعالیت‌ها و ارائه استراتژی‌های جبرانی همکاری کنند.

چگونه حافظه را پس از سکته تقویت کنیم؟
مغز توانایی باورنکردنی برای التیام پس از آسیب و سیم کشی مجدد دارد. این فرآیند نوروپلاستیسیتی نامیده می‌شود و نحوه یادگیری یا یادگیری مجدد همه مهارت‌ها پس از یک آسیب عصبی مانند سکته است.

نوروپلاستیسیتی از طریق تمرین انبوه فعال می شود که شامل تمرین یک مهارت با فرکانس بالا و تکرار زیاد است. مغز دوست دارد کارآمد باشد و با فعالیت هایی که شما به طور منظم تمرین می کنید سازگار است. سعی می‌کند با تقویت مسیرهای عصبی درگیر در آن فعالیت‌ها، در آن مهارت‌ها بهتر شود.

به عنوان مثال، وقتی برای اولین بار نحوه دوچرخه سواری را یاد می گیرید، در ابتدا بعید به نظر می رسد که تجربه آرامی داشته باشید. اما با ادامه تمرین، بهتر می شوید. این نورپلاستیسیته در کار است و همین مفهوم در مورد عملکردهای شناختی مانند حافظه نیز صدق می کند.

بنابراین، بازیابی حافظه پس از سکته مغزی شامل تمرین انبوه وظایف و تمرینات مخصوص حافظه است. هر چه بیشتر حافظه خود را تمرین دهید، حافظه شما بهتر خواهد شد.

انواع مختلفی از تمرینات حافظه برای بیماران سکته مغزی وجود دارد که می توانید آنها را امتحان کنید. قبل از اینکه به بررسی آنها بپردازیم، باید تاکید کنیم که یک آسیب شناس گفتار-زبان برای شروع بسیار مهم است.

SLP ها می توانند به شناسایی سایر اختلالات شناختی که ممکن است داشته باشید (مانند آفازی یا زوال عقل پس از سکته مغزی) و ایجاد یک رژیم توانبخشی سفارشی متناسب با نیازهای منحصر به فرد شما کمک کنند.

تمرینات حافظه برای بیماران سکته مغزی که باید در خانه امتحان کنند
دو نوع تمرین حافظه برای بیماران سکته مغزی وجود دارد: ورزش توانبخشی و استراتژی های جبران.

ورزش های توانبخشی به تقویت عصبی و بهبود مهارت های شما کمک می کند. استراتژی های جبران “میانبرهایی” در مورد حافظه ضعیف ارائه می دهند تا به شما کمک کنند فعالیت های مهم را به خاطر بسپارید. در زیر نمونه هایی از هر کدام را خواهید دید.

در اینجا چند تمرین خوب حافظه توانبخشی برای بیماران سکته مغزی آورده شده است:

تمرکز. این بازی با ورق یک تمرین حافظه فشرده عالی است. شما با قرار دادن چند جفت کارت بازی رو به پایین شروع می‌کنید و سپس آن‌ها را همزمان بر روی دو ورق بزنید. فقط زمانی که دو کارت منطبق را پیدا کردید، می توانید آنها را رو به رو نگه دارید. محدود کردن یا افزایش جفت کارت های استفاده شده به ترتیب باعث کاهش یا تشدید تمرین می شود. (قوانین را اینجا بیاموزید.)
سیمون Simon یک بازی تعاملی است که شامل به خاطر سپردن سکانس ها است. از رنگ ها برای روشن کردن توالی استفاده می کند که به مهارت های حافظه بصری نیاز دارد. (قوانین را اینجا بیاموزید.)
برنامه CT گفتار و شناخت درمانی. این برنامه توسط دو SLP طراحی شده است تا به افراد کمک کند مستقیماً از تلفن یا تبلت به تمرینات توانبخشی شناختی دسترسی پیدا کنند. بسیاری از تمرینات شامل حافظه فعال دیداری و حافظه فعال شنیداری است. این برنامه یک ارزیابی اولیه برای هدف قرار دادن مناطق مشکل شما ارائه می دهد و تمرینات را با سطح توانایی شما تنظیم می کند. (در اینجا نحوه کار را بیاموزید.)
توانبخشی فیزیکی. یک مطالعه در سال 2019 نشان داد که ورزش توانبخشی فیزیکی نه تنها به بهبود تحرک کمک می کند، بلکه به بهبود حافظه نیز کمک می کند. این انگیزه اضافی برای سازگاری با شرایط فیزیکی شما فراهم می کند

رژیم توانبخشی، زیرا بر توانبخشی شناختی نیز تأثیر دارد. (تمرینات سکته مغزی مصور را اینجا ببینید.)
همانطور که این تمرینات حافظه را با تکرار زیاد تمرین می کنید، باید متوجه بهبود حافظه خود شوید. در این بین، داشتن چند استراتژی جبران خسارت برای کمک به یادآوری فعالیت های مهم مفید است.

در اینجا چند استراتژی جبرانی مفید برای حافظه آورده شده است:

برنامه های یادآور سعی کنید از یک برنامه یادآوری در تلفن هوشمند خود برای رویدادهای مهم مانند غذا دادن به حیوان خانگی یا رفتن به قرارهای درمانی استفاده کنید. سعی کنید تلفن خود را در همان مکان نگه دارید – به طور ایده آل یک مکان مرکزی است که می توانید از اکثر اتاق ها بشنوید.
روال. همچنین وارد شدن به روال فعالیت های مهم، مانند مصرف داروهای تجویز شده، مفید است. در صورت امکان، می توانید آن را با کارهای دیگری که روزانه انجام می دهید، مانند خوردن صبحانه، جفت کنید. با مصرف هر روز داروی خود همراه با صبحانه، احتمال اینکه مصرف آن را فراموش کنید، کاهش می یابد. از آنجایی که دارو مهم است، می‌توانید با برنامه‌نویسی یک هشدار در تلفن خود، یادآورها را دو برابر کنید.
ساده سازی. ساده‌سازی فعالیت‌های رایج، مانند آشپزی، می‌تواند به جبران کمبودهای حافظه کمک کند. به‌عنوان مثال، به‌جای تهیه وعده‌های غذایی با فهرست‌های طولانی از مواد و مراحل، به تهیه غذاهای کم‌پیچیده یا استفاده از میوه‌ها و سبزیجات از قبل خرد شده فکر کنید.
لیست ها در نهایت، بسیار مهم است که لیست هایی را برای چیزهایی که باید به خاطر بسپارید، مانند مواردی که از فروشگاه مواد غذایی نیاز دارید، نگه دارید.
امیدواریم این تمرینات به شما کمک کند تا خودتان شروع کنید و SLP شما بتواند در صورت نیاز به رژیم شما اضافه کند.

حالا بیایید به یک سوال رایج بپردازیم:

آیا حافظه پس از سکته مغزی به خودی خود بهبود می یابد؟
در مورد بهبود حافظه پس از سکته، خبرهای خوبی وجود دارد: گاهی اوقات مشکلات حافظه خود به خود بهبود می یابند. این پدیده به عنوان بهبودی خود به خودی شناخته می شود.

بهبودی خود به خودی معمولاً در مراحل حاد (اولیه) بهبودی اتفاق می افتد. چند دلیل ممکن برای این وجود دارد: 1) تورم مغز در این مدت کاهش می یابد. 2) تصور می شود که نوروپلاستیسیتی در مرحله حاد افزایش می یابد. و 3) شدت توانبخشی معمولاً در بالاترین حد است در حالی که افراد در توانبخشی بستری شرکت می کنند، که به چندین ساعت درمان در روز، در چند ماه اول بهبودی نیاز دارد.

در حالی که ایده بهبودی خود به خود امیدی را فراهم می کند، نباید به آن اعتماد کرد. در عوض، یک رویکرد فعالانه بهترین است. با انجام تمرینات توانبخشی شناختی به صورت روزانه، می‌توانید مغز را تشویق کنید تا فراتر از مراحل حاد بهبودی به بهبود ادامه دهد.

به همین دلیل است که درمان سرپایی و درمان خانگی برای بهبودهای طولانی مدت حیاتی هستند. علاوه بر این، برنامه‌های درمانی راحت، مانند برنامه CT Speech & Cognitive Therapy، برای حفظ بهبودی پس از توقف بیمه خدمات توانبخشی، عالی هستند.

بهبود حافظه پس از سکته مغزی
اختلال حافظه یک اثر شناختی است که می تواند از طریق توانبخشی بهبود یابد. آسیب شناسان گفتار در این موضوع متخصص هستند و می توانند برنامه توانبخشی را که فقط برای شما طراحی شده است ایجاد کنند.

بهترین راه برای بهبود حافظه انجام تمرینات توانبخشی شناختی فشرده حافظه است. بهترین نتایج را با کار در کنار یک SLP و همچنین همراهی با توانبخشی شناختی به تنهایی در خانه خواهید دید.

در حالی که بهبودی خود به خودی ممکن است رخ دهد و عملکرد حافظه را تقویت کند، توانبخشی بهترین راه برای به حداکثر رساندن نتایج است. امیدواریم این پست الهام بخش شما برای شروع اقدام برای بهبودی باشد.

ادامه دهید: کتاب الکترونیکی بازیابی سکته مغزی ما را به صورت رایگان دانلود کنید
نکات بازیابی سکته مغزی کتاب های الکترونیکی با صفحات فن شده (1)
با ثبت نام در زیر، کتاب الکترونیکی رایگان بازیابی سکته مغزی ما را دریافت کنید! این شامل 15 نکته است که هر بازمانده و مراقب سکته مغزی باید بداند. همچنین خبرنامه هفتگی دوشنبه ما را دریافت خواهید کرد که حاوی 5 مقاله در مورد بهبودی سکته مغزی است. ما هرگز آدرس ایمیل شما را نمی فروشیم و هرگز اسپم نمی کنیم. که قول می دهیم

 

علیرغم انتشار تعدادی کتاب و فصول در مورد توانبخشی عصبی و شناختی در 15 یا 20 سال گذشته، کتابهای نسبتا کمی منتشر شده است که به طور خاص بر موضوع توانبخشی حافظه متمرکز شده باشد (بیشتر از جمله Harrell، Parenté، Bellingrath و Lisicia، 1992؛ Parenté & Anderson-Parenté، 1991؛ Wilson، 1987؛ Wilson & Moffat، 1992). کتاب جدید باربارا ویلسون، روانشناس عصبی در زمینه توانبخشی حافظه، به این شکاف قابل توجه می پردازد و مروری مختصر اما به روز از این موضوع را برای عصب شناسان، روان شناسان بالینی، و سایر متخصصانی که با بهبود عملکرد حافظه در افراد مبتلا به انواع مختلف اختلالات حافظه سروکار دارند، ارائه می دهد. .

اختلالات حافظه یکی از شایع ترین مشکلاتی است که افراد مبتلا به اختلال عملکرد عصبی از آن شکایت دارند، با وجود اینکه حافظه فرآیند بسیار پیچیده ای است که بهبود آن در هر جمعیتی دشوار است. اختلالات حافظه احتمالاً متداول‌ترین اختلالات عصب روان‌شناختی درمان‌شده در برنامه‌های جامع توانبخشی مغز است و معمولاً از متخصصان عصبی خواسته می‌شود تا ارزیابی دقیقی از ویژگی‌ها، ماهیت، پیش‌آگهی و نیازهای درمانی این اختلالات ارائه دهند. در این کتاب، ویلسون مروری مختصر از بسیاری از استراتژی‌ها و روش‌های مؤثری ارائه می‌کند که به افراد مبتلا به اختلالات حافظه کمک می‌کند تا عملکرد روزمره و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند.

بخش عمده کتاب ویلسون شامل 10 فصل محتوایی در مورد زیربنای اختلال عملکرد حافظه (فصل 1)، جنبه های ارزیابی آن (فصل 3)، بهبودی (فصل 2)، و درمان (فصل 4-10) و یک خلاصه نهایی (فصل 4-10) است. فصل 11) که افکار نهایی، اصول تمرین خوب توانبخشی و مرور کلی یادآوری هر یک از فصل های قبلی را در بر می گیرد (تکرار به عنوان یک استراتژی اصلاحی در کتاب پوشش داده نشده است، اما ظاهراً نویسنده احساس می کند که تقویت محتوا با این خلاصه ها باعث افزایش می شود. یادآوری خود خواننده). یک ضمیمه منابع بین‌المللی را برای بهبود حافظه ارائه می‌کند، از جمله فهرستی از وب‌سایت‌هایی که کمک‌های حافظه ارائه می‌کنند، و جوامعی که مشاوره و اطلاعات را برای افراد در سراسر جهان ارائه می‌دهند. الیزابت گلیسکی یک پیشگفتار اضافه می کند که در آن به درستی تمرکز کتاب حاضر را بر تلفیق تئوری و عمل تحسین می کند، به عنوان دنباله ای بر کتاب قبلی ویلسون که اکنون تاریخ آن در همین موضوع است (ویلسون، 1987).

در واقع، باربارا ویلسون در سراسر کتاب بر ادغام دانش در مورد ماهیت اختلال عملکرد حافظه با روش‌های توانبخشی که در زندگی روزمره و عملکرد بالینی کارآمد هستند، تأکید می‌کند. او به ویژه شواهد مربوط به هر نوع مداخله حافظه را بررسی و مرور می‌کند و بسیاری از روش‌های آموزش افراد برای مقابله و جبران مشکلات حافظه و مشکلات روانی-هیجانی مرتبط با آن را با جزئیات عملی توضیح می‌دهد. فصل‌های اولیه (1-3) با مروری ساده از مکانیسم‌های عصبی آناتومیک، دیدگاه‌های مختلف در نظر گرفتن فرآیندهای بازیابی حافظه، و سؤالات و رویکردهای ارزیابی حافظه، درک اساسی از انواع و شرایط حافظه ارائه می‌دهند. فصل دوم به ویژه بر روش‌های ارزیابی رفتاری برای شناسایی مشکلات حافظه تأکید می‌کند، و – اگرچه در مورد اقدامات سنتی ارزیابی حافظه عصبی-روان‌سنجی بحث می‌کند – به ویژه شامل بحث دقیق‌تری درباره یکی از باتری‌های آزمایشی خود ویلسون، تست حافظه رفتاری Rivermead، به عنوان نمونه‌ای از روشی که در ابتدا می توان اقدامات معتبر زیست محیطی را به دست آورد.

فصول 4 تا 9 واقعاً هسته اصلی کتاب هستند، با هر فصل بحث کمی جزئی‌تر در مورد روش‌های حافظه جبرانی با استفاده از ابزارهای کمکی حافظه (با کمک ناریندر کاپور)، حافظه‌شناسی و استراتژی‌های تمرین، روش‌های یادگیری جدید مانند یادگیری بدون خطا، فاصله زمانی. بازیابی و ناپدید شدن نشانه‌ها، ساختار و تمرین گروه‌های حافظه، درمان مرتبط با اختلالات عاطفی و خلقی مرتبط با اختلال حافظه، و تعیین هدف و ارزیابی اثربخشی توانبخشی حافظه. در تمام این فصول، ویلسون منطق هر روش، زیربنای نظری روش، تحقیقات حمایت کننده از اثربخشی روش، مکانیسم های فرضی در مورد نحوه عملکرد روش، و ملاحظات عمل بالینی را مرور می کند. ویلسون در بسیاری از فصل‌ها، اگر نه بیشتر، از نمونه‌هایی از تجربیات حرفه‌ای خود و همکارانش در مراکز توانبخشی Rivermead و Oliver Zangwill در بریتانیا استفاده می‌کند تا اصول خاص در مورد روش‌های مختلف را نشان دهد. فصل 10، «در کنار هم قرار دادن همه چیز»، توضیح بسیار ارزشمند و مناسبی از برنامه ریزی، توسعه و اجرای برنامه توانبخشی حافظه است، اما تنها با بحث مختصری در مورد موضوعات مهم تعمیم یا انتقال یادگیری، که عبارتند از: موضوعاتی که شایسته تاکید بیشتری هستند. فصل آخر (11) به طور خلاصه شش اصل را مورد بحث قرار می دهد

 

در عمل توانبخشی خوب، به این موضوع توجه می کند که آیا توانبخشی واقعاً کیفیت زندگی فرد را بهبود می بخشد یا خیر، و ارائه بسیار محدودی از اینکه چگونه یک پزشک ممکن است نظریه و عمل را در یک مدل گسترده تر از توانبخشی شناختی ترکیب کند، ارائه می دهد. این کتاب به شدت بر رویکرد خود ویلسون به روان‌شناسی عصبی و توانبخشی متکی است، که گرایش به رفتار محوری دارد، اگرچه او از مدلی حمایت می‌کند که تعدد رویکردها و مدل‌های مورد نیاز را تشخیص می‌دهد (ص. 191). متأسفانه، ارائه محدود او از مسئله حیاتی تلفیق تئوری و عمل در این بخش از کتاب در مقایسه با فصل های دیگر کاملاً ضعیف است.

توانبخشی حافظه یک کتاب مقدماتی عالی در مورد این موضوع است، به ویژه برای متخصصانی که معمولاً مستقیماً با توانبخشی مشکلات شناختی سروکار ندارند. این کتاب دارای نقاط قوت بسیاری است که آن را به منبعی مطلوب برای متخصصانی که مایل به توسعه و اجرای برنامه های توانبخشی حافظه مشتق شده تجربی هستند تبدیل می کند. این یک مرور مختصر از رویکردهای رفتاری به انواع استراتژی‌ها و تکنیک‌های توانبخشی حافظه ارائه می‌کند. از جمله ویژگی‌های مفید کتاب، تمرکز مکرر بر تئوری شناختی و یادگیری است که در چنین توانبخشی به کار می‌رود. ویلسون همچنین در مورد اینکه چرا چنین رویکردهای رفتاری برای افراد دارای مشکلات حافظه مفید است و در ارائه تحقیقات حمایتی فعلی، کار بسیار خوبی انجام می دهد. فصل ویلسون با کاپور در مورد کمک های حافظه جبرانی، هم عملی و هم گویای انواع کمک های تکنولوژیکی است که در حال حاضر برای کمک به افراد با اختلالات حافظه شدید در دسترس است. فناوری های آینده مانند خانه های هوشمند و واقعیت مجازی نیز به طور خلاصه مورد بحث قرار می گیرند. عصب‌روان‌شناسان تشخیصی – که اغلب به خوبی در چنین دانشی مسلط نیستند – به‌ویژه از بحث در مورد تکنیک‌های «یادگیری جدید» در فصل 6، از جمله یادگیری بدون خطا، بازیابی فاصله‌دار، و پروتکل‌های نشانه‌های ناپدید شونده سود خواهند برد.

چند ضعف نسبی در کتاب ویلسون وجود دارد، با جنبه‌های ضروری که ممکن است عصب‌شناسان بخواهند در نسخه‌های بعدی کتاب پوشش داده شود. این کتاب اطلاعات زیادی در مورد عملکرد و بهبود حافظه در دسترس خوانندگان قرار می دهد، اما نمونه های موردی اضافی از هر تکنیک به طور خاص ادغام تئوری و عمل را به روشی معنادار نشان می دهد. در این کتاب هیچ بحثی درباره اختلالات حافظه کودکان یا روش‌های توانبخشی مبتنی بر رشد وجود ندارد، بنابراین عصب‌روان‌شناسان کودکان باید در جای دیگری برای درمان‌های حساس رشدی جستجو کنند. ویلسون فقط اطلاعات محدودی در مورد جنبه های عصبی-آناتومیکی و علت شناختی اختلالات حافظه دارد و تاکید او بر تکنیک های رفتاری گاهی اوقات ارائه اطلاعات بالقوه مفید در مورد تعاملات بین علت شناسی اختلال حافظه (مانند آسیب مغزی تروماتیک در مقابل سکته مغزی) و حافظه توصیه شده را به حداقل می رساند. روش های اصلاحی (رویکردهای جبرانی در مقابل ترمیمی). رابطه بین توانبخشی حافظه و توانبخشی شناختی سایر اختلالات عصبی-روانشناختی همیشه به خوبی توصیف نشده است. سایر موضوعات مهم کمتر پوشش داده شده یا گمشده شامل آموزش حافظه آینده نگر و معنایی، راه اندازی کلینیک جامع اختلالات حافظه (در مقابل کلینیک کمک های حافظه جبرانی، که پوشش داده شده است)، روابط بین اختلالات حافظه و اختلال عملکرد اجرایی، و بین المللی و منطقه ای است. مسائل مالی در توانبخشی اگرچه ویلسون بر “اختلالات حافظه غیر پیشرونده” تمرکز می کند، او به طور متناقض نمونه های بسیاری از توانبخشی حافظه را در افراد مبتلا به بیماری زوال عقل در نظر می گیرد و اغلب “سندرم فراموشی” را به گونه ای مورد بحث قرار می دهد که گویی یک پدیده واحد است.

کتاب بازتوانی حافظه باربارا ویلسون یک کتاب کاملاً جامع در مورد این موضوع نیست، اما نزدیک است. این به ارائه یک درک قابل خواندن از روش های توانبخشی است که می تواند عملاً برای افراد مبتلا به اختلالات حافظه مفید باشد، و مهمتر از همه، این نظریه را در اختیار عصب روانشناس و متخصص توانبخشی قرار می دهد. ادغام اطلاعات جلد ویلسون در مورد توانبخشی حافظه با سایر متون اخیر توانبخشی شناختی و عصب روانشناختی به طور غیرقابل اندازه گیری اثربخشی ارائه درمان به افراد مبتلا به انواع نارسایی های شناختی را افزایش می دهد.