گشتالت درمانی، تکنیک ها و مفاهیم اصلی

گشتالت درمانی چیست؟

گشتالت درمانی یک نوع روان درمانی انسان محور و شخص محور است که به جای تجربیات گذشته که بسیاری از درمان های دیگر به آن می پردازند، بر زندگی فعلی و چالش های فعلی فرد تمرکز می کند. گشتالت درمانی بر مسئولیت شخصی تاکید می کند و بر تجربه فرد در لحظه حال، رابطه درمانگر-مراجع و زمینه های محیطی و اجتماعی زندگی فرد تمرکز می کند. درک کل نگر و ادغام افکار، احساسات و اعمال را در اولویت قرار می دهد. در این درمان بر ادراک تأکید می شود، به ویژه با هدف افزایش آگاهی فرد از خود در لحظه، و از طریق این آگاهی، رشد شخصی امکان پذیر می شود. افرادی که تحت این نوع درمان قرار می‌گیرند، معمولاً سعی می‌کنند از خود در برابر تهدیدات ادراک شده محافظت کنند، و برای به فعلیت رساندن پتانسیل انسانی واقعی‌شان کار چندانی انجام نمی‌دهند. گشتالت درمانی یک رویکرد تجربی و جامع به روان درمانی است که بر خودآگاهی، مسئولیت شخصی و ادغام ذهن، بدن و احساسات تمرکز دارد. گشتالت درمانگران و مراجعانشان از روش‌های خلاقانه و تجربی برای تقویت این خودآگاهی استفاده می‌کنند و مشکلات متعددی را که ممکن است داشته باشند حل کنند. به جای صحبت در مورد تجربیات گذشته، مراجعان تشویق می شوند تا آنها را در زمان حال تجربه کنند و مسئولیت احساسات خود را بر عهده بگیرند. عدم چسبیدن به تعارضات و احساسات گذشته یک نیاز اساسی برای رشد و به فعلیت رساندن پتانسیل انسانی است. از طریق این درمان، مراجع یاد می‌گیرد که از این که چگونه الگوها و رفتارهای منفی افکارشان از خودآگاهی واقعی جلوگیری می‌کند و آنها را ناراضی می‌کند، آگاه‌تر شوند.

گشتالت به چه معناست؟

کلمه “گشتالت” ترجمه مستقیمی به انگلیسی ندارد، اما اغلب در روانشناسی به “الگو” یا “پیکربندی” تعبیر می شود. روانشناسی گشتالت یک مکتب فکری است که به ذهن و رفتار انسان به عنوان یک کل نگاه می کند نه به عنوان موجودات جداگانه. روانشناسی گشتالت هنگام تلاش برای درک دنیای اطرافمان پیشنهاد می کند که ما صرفاً روی هر جزء کوچک تمرکز نکنیم. در عوض، ما قطعات کوچک را به عنوان عناصر سیستم های پیچیده تر درک می کنیم. اساساً روانشناسی گشتالت پیشنهاد می کند که کل بزرگتر از مجموع اجزای آن است.

چه کسی گشتالت درمانی را توسعه داد؟

گشتالت درمانی در دهه 1940 توسط فریتز پرلز با کمک همسرش لورا پرلز توسعه یافت. هر دو در روانکاوی سنتی آموزش دیده بودند اما از برخی نظریه ها و روش های فرویدی ناراضی بودند. این در نهایت باعث شد که آنها سیستم روان درمانی خود را به عنوان جایگزینی برای روانکاوی توسعه دهند. آنها همراه با دیگرانی مانند پل گودمن، سبکی از درمان را توسعه دادند که ماهیت انسانی داشت و بر شخص و منحصر به فرد بودن تجربه آنها تمرکز داشت. بر اساس روانشناسی ادراک گشتالت، مردم کل الگو یا پیکربندی را درک می کنند تا قطعاتی که آن را تشکیل می دهند. پرلز این مفهوم را در مورد تجربیات انسانی به کار برد، و پیشنهاد کرد که افراد سالم حوزه تجربیات خود را بر اساس نیازهای کاملاً تعریف شده سازماندهی کنند و به آنها پاسخ مناسبی بدهند.

چه کسانی می توانند از این درمان سود ببرند؟

گشتالت درمانی می تواند برای بسیاری از افراد مفید باشد، به ویژه افرادی که با موارد زیر دست و پنجه نرم می کنند:

  • اضطراب
  • افسردگی
  • عزت نفس پایین
  • مشکلات رابطه
  • خودکارآمدی پایین
  • مشکلات جسمی مانند سردردهای میگرنی، کولیت اولسراتیو و اسپاسم کمر

افرادی که ممکن است بیشترین سود را از گشتالت درمانی ببرند، کسانی هستند که علاقه مند به کار بر روی خودآگاهی خود هستند، اما ممکن است نقشی را که در ناراحتی و ناراحتی خود ایفا می کنند، درک کنند یا نکنند.

مفاهیم گشتالت درمانی

در زیر برخی از مفاهیم اصلی گشتالت درمانی آورده شده است:

خودآگاهی
پرلز پیشنهاد می کند که بسیاری از افراد به دلیل آگاهی نداشتن از حواس خود، عدم شناخت مناسب احساسات بدنی و آگاهی ضعیف از محیط خود، علائم سلامت روان را بروز می دهند. پرلز توضیح داد که «آگاهی به خودی خود شفابخش است.» بنابراین، جلسات گشتالت درمانی بر کمک به افراد برای یادگیری خودآگاهی بیشتر و پذیرش و اعتماد به احساسات و تجربیات خود برای کاهش ناراحتی متمرکز است. در طول درمان، ممکن است از برخی تمرینات تجربی برای کمک به افزایش آگاهی مراجع استفاده شود. گشتالت درمانی با ایجاد خودآگاهی به مراجع کمک می کند تا خود را بهتر درک کند و اینکه چگونه انتخاب هایی که انجام می دهند بر سلامت و روابطشان تأثیر می گذارد. با این درک، مراجعان می توانند درک کنند که چگونه خود عاطفی و فیزیکی آنها به هم متصل هستند و نه بخش های جداگانه. از این طریق، آنها می توانند اعتماد به نفس بیشتری برای شروع زندگی کامل تر و برخورد موثرتر با مشکلات ایجاد کنند.

‘اینجا و الان’
گشتالت درمانی به جای تجارب گذشته یا احتمالات آینده، بر لحظه حال تمرکز دارد. تمرکز بر پیش‌فرض گذشته یا آینده را نفی نمی کند. در واقع، گذشته به طور پیچیده ای با تجربه کنونی فرد مرتبط است. ایده این است که از متورم شدن به گذشته یا پیش بینی مضطرب آینده خودداری کنید. ایده این است که اگر مشکل فعلی است، می توان با آن برخورد کرد. اگر در گذشته باشد، قبلاً اتفاق افتاده است و همیشه قابل حل نیست.از مراجعان خواسته می شود که خاطرات و دغدغه های خود را در زمان حال مطرح کنند. تجربیات گذشته را می توان بررسی کرد که چه عواملی باعث ایجاد یک خاطره خاص در آن لحظه می شود یا اینکه تجربیات گذشته چگونه بر لحظه حال تأثیر می گذارد. هنگامی که مراجعان از زمان حال آگاه می شوند، می توانند با درگیری های گذشته یا کارهای ناتمام روبرو شوند – چیزی که پرلز از آن به عنوان گشتالت ناقص یاد می کند. درمانگران می توانند از تکنیک های گشتالت درمانی برای کمک به مراجعان برای آگاهی بیشتر از تجربیات، ادراکات و پاسخ های خود به رویدادهای اینجا و اکنون استفاده کنند. تصور می شود که نمی توان یک فرد را بدون درک زمینه او به طور کامل درک کرد. به گشتالت درمانگران آموزش داده می شود که اعتبار و حقیقت تجارب مراجع خود را بپذیرند، زیرا آنها تشخیص می دهند که هیچ کس نمی تواند صرفاً عینی باشد، از جمله درمانگری که تجارب و دیدگاه های او نیز تحت تأثیر زمینه های خود است.

تجربیات می توانند بر ادراک تأثیر بگذارند

درمانگر تشخیص می‌دهد که تجارب مراجع می‌تواند بر ادراکات او تأثیر بگذارد، و درک می‌کند که از این طریق، هیچ‌کس نمی‌تواند کاملاً عینی باشد. درمانگر فضایی را در اختیار مراجع قرار می‌دهد تا حقیقت خود را بدون تحمیل قضاوت‌های خود، که تحت تأثیر تجربیات خود است، به اشتراک بگذارند. در هسته، گشتالت درمانی این دیدگاه کل نگر است که افراد به طور پیچیده با محیط خود مرتبط هستند و تحت تاثیر آن قرار دارند و همه افراد برای رشد و تعادل تلاش می کنند. بر استفاده درمانگر از همدلی، درک و پذیرش بی قید و شرط تجارب مراجع برای افزایش نتایج درمانی تاکید می کند.

برخورد با تجربیات دردناک

اغلب، ساده‌ترین راه برای بسیاری از افراد این است که خاطرات دردناک را از بین ببرند تا با آن‌ها مقابله نکنند. گشتالت درمانی فضایی را ارائه می دهد که مراجعین دیگر مجبور نباشند این خاطرات را خاموش کنند. این بدان معنا نیست که در شروع درمان، خاطرات به آسانی در دسترس خواهند بود، اما ممکن است در نهایت این حافظه ها در دسترس باشند. یک گشتالت درمانگر متوجه خواهد شد که تجربیات دردناک زمانی که مراجع برای شفا در آن ناحیه آماده باشد، آگاه می شوند.

مقاله مرتبط: انتقادات وارده به گشتالت درمانی 

تکنیک های گشتالت درمانی

گشتالت درمانی

گشتالت درمانی در قالب تمرینات و آزمایشات به صورت فردی یا گروهی انجام می شود. تمرینات، به طور کلی، شیوه هایی هستند که برای ایجاد عمل، احساسات یا اهداف از سوی مشتری طراحی شده اند. سپس درمانگر و مشتری می توانند نتیجه تمرین را بررسی کنند تا آگاهی خود را افزایش دهند و به درمانجو کمک کنند تا اینجا و اکنون تجربه را درک کند.با این حال، آزمایش‌ها ممکن است در طول توسعه فرآیند درمانی و رابطه درمانی ایجاد شوند. آزمایش‌ها جزء اصلی گشتالت درمانی هستند و به فرد اجازه می‌دهند تا جنبه‌های مختلف یک تعارض، تجربه یا موضوع سلامت روان را درک کند.

در زیر برخی از تکنیک های اصلی مورد استفاده در گشتالت درمانی آورده شده است:

صندلی خالی
تکنیک صندلی خالی یک تمرین نقش آفرینی محبوب است که به مشتری این امکان را می دهد تا تصور کند و در گفتگو با فرد یا بخشی از خود شرکت کند. این تکنیک گشتالت درمانی شامل نشستن مراجع در مقابل یک صندلی خالی می شود در حالی که درمانگر او را تشویق می کند که تصور کند فرد دیگری یا بخشی از خود (مانند قسمتی از عصبانیت، انتقاد یا گذشته) روی صندلی نشسته است. سپس مراجع با هر کسی که تصور می کند روی صندلی خالی است وارد گفتگو می شود. موقعیت باشد و تکه هایی از خودشان را فراموش کنند یا جدا کنند. این خود گفت و گو یک تکنیک بسیار محبوب است و می تواند توسط بسیاری از درمانگران خارج از گشتالت درمانی استفاده شود.

دو صندلی
تکنیک دو صندلی شبیه به تکنیک صندلی خالی است که مشتری تشویق می شود با یک صندلی خالی که در کنار او قرار دارد گفتگو کند. با این حال، پس از صحبت با فرد استعاری یا بخشی از خود، مشتری می تواند با بر عهده گرفتن نقش شخص یا خود دیگر، به خود پاسخ دهد. مراجع به طور فیزیکی روی صندلی دیگر می نشیند و با خود به گونه ای گفتگو می کند که گویی آن شخص یا بخشی دیگر است. در حالی که درمانگر گفتگوی معنادار را مشاهده کرده و تشویق می کند، مشتری می تواند بین دو صندلی به عقب و جلو برود.این می تواند برای به دست آوردن دیدگاه و آگاهی از تجربیات دیگران مفید باشد. همچنین می تواند به افراد کمک کند تا به تصمیماتی برسند که قبلاً گرفتن آنها دشوار بود و همچنین به آنها کمک می کند تا مکالمات بین فردی بهتری با شخصی که ممکن است تجربه کرده اند داشته باشند. هر دو تکنیک گشتالت درمانی با صندلی خالی و دو صندلی می توانند به کشف ادراکات، معانی و سایر اطلاعات مهم کمک کنند که می تواند به مراجعه کننده کمک کند تا از تجربه عاطفی خود و چگونگی شروع درمان آگاه شود.

اظهارات “من”
زبانی که مراجع استفاده می کند و لحن آنها در گشتالت درمانی مهم است. از آنجایی که مشتریان به یادگیری و پذیرش مسئولیت تشویق می شوند، یاد می گیرند از زبانی استفاده کنند که نشان دهنده مالکیت شخصی باشد تا تمرکز بر دیگران و تجربیات بیرونی. مشتریان تشویق می شوند تا از جملات «من» برای یادگیری مسئولیت شخصی استفاده کنند. به عنوان مثال، به جای اینکه بگویند «این باعث عصبانیت من شد»، می‌توانند بگویند: «من احساس عصبانیت می‌کنم». برچسب زدن به یک احساس به عنوان “آن” باعث می شود به نظر برسد که این احساس موجودی جداگانه برای فرد است. با این حال، مالکیت و شناخت احساسات به عنوان بخشی از خود، آگاهی را بهبود می بخشد. بر اساس گشتالت درمانی، هر چه مراجع از کلمه «من» بیشتر استفاده کند، آگاهی او بیشتر خواهد شد.

تقابل
مواجهه یک تکنیک کلیدی در روزهای اولیه گشتالت درمانی بود اما در زمان های اخیر چندان مورد استفاده قرار نمی گیرد. وقتی چیزی پیش می آید که درمانگر معتقد است نیاز به رویارویی دارد، مانند زمانی که نوعی تغییر آشکار است، اما فرد نمی تواند کاملاً به آنجا برسد، درمانگر دچار تقابل می شود.

در حالی که این می تواند برای برخی موثر باشد، برخی دیگر ممکن است این تکنیک را بیش از حد تهاجمی بدانند. روش مقابله‌ای درمانگر ممکن است مراجع را ناامید کند، بنابراین امروزه اغلب از آن استفاده نمی‌شود.

زبان بدن
در طول جلسات درمانی، درمانگر به زبان بدن و حرکات مراجع، مانند حرکات دست، وضعیت بدنی و حالات صورت توجه زیادی می کند. درمانگر احتمالاً مشاهدات خود را به مشتری ذکر می کند و از آنها می پرسد که در آن لحظه برای فرد چه اتفاقی می افتد. آنها می‌توانند بگویند: «متوجه شدم هنگام صحبت کردن، دستت را روی سینه‌ات می‌گذاری. فکر می‌کنی چرا این کار را کردی؟» حتی ممکن است گشتالت درمانگر از بیمار بخواهد که با استفاده از زبان، به اعضای بدن یا حالت صورت خود صدایی بدهد و از آن مکان صحبت کند. تکنیک توجه به زبان بدن به مراجع کمک می کند تا از آنچه انجام می دهد و معنای آن آگاه تر شود.

اغراق
در کنار دادن صدای زبان بدن، درمانگر ممکن است از بیمار بخواهد که حرکتی را که انجام داده است اغراق کند یا آن را چندین بار در طول جلسه تکرار کند. این می تواند به ویژه مفید باشد اگر مشتری برای پیدا کردن کلماتی که در آن لحظه اتفاق می افتد مشکل باشد. این باعث می شود که آنها نسبت به احساسات مرتبط با رفتار بیشتر آگاه شوند و آگاهی آنها از تجربیات آنی افزایش یابد.

مکان یابی احساسات
اغلب، احساسات زیادی را می توان در طول گشتالت درمانی مطرح کرد. هنگامی که یک مشتری در مورد یک احساس صحبت می کند، درمانگر ممکن است از آنها بپرسد که کجا آن احساس را در بدن خود احساس می کنند. برای مثال، آنها ممکن است احساس را به صورت احساس سنگینی یا سفت شدن در قفسه سینه، توده ای در گلو یا تنش در شانه ها نشان دهند. توانایی انجام این کار باعث آگاهی از احساسات می شود و به مشتری کمک می کند حضور داشته باشد و به طور موثر احساسات خود را پردازش کند. از طریق گشتالت درمانی، مراجع یاد می گیرد که احساساتی را که ممکن است توسط احساسات دیگر تحت فشار قرار گرفته یا پوشانده شده باشد، کشف کند. مشتری می تواند یاد بگیرد که احساسات خود را با آشکار ساختن آنها بپذیرد و به آنها اعتماد کند.

فعالیت های خلاقانه
فعالیت‌های دیگری مانند نقاشی، طراحی، و مجسمه‌سازی نیز می‌تواند برای کمک به مشتریان در کسب آگاهی، حضور و یادگیری نحوه پردازش لحظه استفاده شود. اساساً، هر روشی که می‌توان به مشتری ارائه داد، به غیر از نشستن و صحبت کردن به‌طور سنتی، می‌تواند در افزایش خودآگاهی، آگاهی از تجربیات و روند درمان مفید باشد.

اهداف گشتالت درمانی

  • حفظ حال
    گشتالت درمانی با هدف آموزش به مراجعان برای ماندن در لحظه حال و آگاهی از آنچه در اطراف آنها اتفاق می افتد و احساسات آنها در اینجا و اکنون است.

درمان بر آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد و یافتن راه حل در زمان حال متمرکز است. تصور می شود که در گذشته و مضطرب بودن در مورد رویدادهای آینده مفید نیست زیرا نمی توان روی آنها کار کرد. فقط حال می تواند

  • افزایش خودآگاهی
    اغلب، افراد می توانند موانعی ایجاد کنند یا چیزهایی را از آگاهی خارج کنند، به خصوص اگر دردناک باشند. اگرچه این می‌تواند در کوتاه‌مدت کمک کند، اما در بلندمدت می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند، زیرا پس از آن گشتالت‌های ناقص بیشتری خواهیم داشت و مانع از خودآگاهی و رشد می‌شویم. افزایش آگاهی مراجع باعث می شود که این موانع شناسایی شوند، به درستی به چالش کشیده شوند و از مسیر خارج شوند تا فرد بتواند بهبود یابد. هدف گشتالت درمانی، همکاری با درمانگر برای افزایش آگاهی شخصی و به چالش کشیدن فعالانه موانعی است که بر سر راه بوده اند. آموزش به افراد برای آگاهی از احساسات مهم درون خود و محیطشان می تواند به آنها کمک کند تا به موقعیت ها به طور کامل و منطقی پاسخ دهند.
  • پذیرش مسئولیت شخصی

همانطور که مراجعان گشتالت درمانی بیشتر از خود آگاه می شوند هدف این است که مسئولیت بیشتری نسبت به خود بپذیرند، عواقب رفتار خود را بپذیرند و یاد بگیرند که نیازهای خود را با احترام به نیازهای دیگران ارضا کنند. هنگام سرزنش دیگران، افراد اغلب حس کنترل خود را از دست می دهند و قربانی افراد یا رویدادهای دیگر می شوند. یادگیری نحوه پذیرش مسئولیت شخصی به مشتریان این امکان را می دهد که کنترل بیشتری بر تجربیات خود داشته باشند و یاد بگیرند که چگونه احساسات و تعاملات خود را با دیگران بهتر تنظیم کنند.

  • افزایش خودتنظیمی
    گشتالت درمانگران معتقدند که همه افراد می خواهند به خودتنظیمی دست یابند، اما گاهی اوقات، افراد می توانند از تکنیک های ناسازگار برای کنار آمدن با تجربیات ناخوشایند استفاده کنند.

در حالی که اینها ممکن است در کوتاه مدت مفید باشند، اما در بلندمدت باعث می شود افراد نتوانند احساسات خود را تنظیم کنند و احساس کنند قادر به بیان خود نیستند. ممکن است تعامل با دیگران برای آنها دشوارتر باشد و کمتر قادر به دستیابی به یک احساس کامل باشند. با این حال، از طریق تکنیک‌های مورد استفاده در گشتالت درمانی، روش‌هایی به مراجعین آموزش داده می‌شود که بتوانند خودتنظیمی خود را افزایش دهند و در نتیجه، تکنیک‌های ناسازگاری که قبلاً استفاده می‌شد را کنار بگذارند.

مزایای گشتالت درمانی چیست؟

برخی از مزایای بالقوه گشتالت درمانی شامل موارد زیر است:

  • بهبود حس خودکنترلی
  • افزایش آگاهی نسبت به نیازها
  • توانایی بهبود یافته برای نظارت و تنظیم احساسات
  • مهارت های ارتباطی بهبود یافته است
  • افزایش تحمل در برابر احساسات منفی
  • بهبود ذهن آگاهی
  • افزایش درک عاطفی
  • توانایی بهبود یافته برای مشاهده چیزها از منظر دیگر
  • افزایش عزت نفس
  • افزایش مهارت تصمیم گیری
  • افزایش مهارت های بین فردی
  • افزایش همدلی با دیگران

گشتالت درمانی چقدر موثر است؟

اگرچه گشتالت درمانی برای مدت طولانی وجود داشته است، یافتن شواهد قوی برای اثربخشی آن دشوار است. بسیاری از تحقیقاتی که یافت می‌شوند، حمایت‌های مختلط را ارائه می‌کنند و مطالعات کمتری به اثربخشی بلندمدت این نوع درمان می‌پردازند.

در زیر برخی از تحقیقاتی که در مورد اثربخشی گشتالت درمانی انجام شده است آورده شده است:

مطالعه ای استفاده از گشتالت درمانی را بر روی افرادی که به نوعی افسردگی تشخیص داده شده بودند مورد بررسی قرار داد و دریافت که تفاوت های آماری بین رتبه بندی علائم افسردگی قبل و بعد از آزمون وجود دارد، اما نتایج معنی دار نبود . یک مرور سیستماتیک از تمام مطالعات موجود در مورد اثربخشی گشتالت درمانی در طول 12 سال انجام شد. در مجموع 11 مطالعه با مداخله گشتالت نشان داده شد که رفتار را در محیط گروه درمانی بهبود می بخشد – نه تنها برای اختلالات بالینی، بلکه همچنین مربوط به سایر مسائل اجتماعی (رافاگنینو، 2019).  مطالعه ای به بررسی اثربخشی گشتالت درمانی بر خودکارآمدی زنان مطلقه طی 12 جلسه انجام شد. نتایج نشان داد گشتالت درمانی باعث افزایش خودکارآمدی زنان در مقایسه با گروه کنترل شد (سعادتی و لشانی، 1392). پژوهشی با هدف بررسی اثربخشی گشتالت درمانی بر شادکامی سالمندان انجام شد.  نتایج نشان داد که درمان به طور قابل توجهی سطوح شادی افراد گروه مداخله را افزایش داد و به این نتیجه رسید که گشتالت درمانی می تواند در تقویت احساسات مثبت در سالمندان مفید باشد (سعادتی و همکاران، 1392). در کودکان مدرسه‌ای، گشتالت درمانی در کاهش اضطراب امتحان مؤثر بود (حاجی حسنی و همکاران، 1391). مطالعه ای تأثیر گشتالت درمانی را بر والدین مضطرب در هنگ کنگ بررسی کرد. پس از چهار هفته درمان، گروه مداخله شرکت‌کنندگان در مقایسه با گروه کنترل، سطح اضطراب کمتر، اجتناب کمتری از تجربیات درونی و مهربانی بیشتری نسبت به خود داشتند. با این حال، سطوح خود قضاوتی بدون تغییر باقی ماند . نشان داده شده است که گشتالت درمانی در کاهش سطح وابستگی به الکل در میان بزرگسالان موثر است (راجسواری، 2016). مطالعه ای با هدف تعیین اثربخشی گشتالت درمانی گروهی تلفیقی و شناخت درمانی در بهبود کیفیت زندگی جانبازان انجام شد. تفاوت معنی داری بین ابعاد کیفیت زندگی (سلامت جسمانی، سلامت روان، محیط زندگی و روابط اجتماعی) بین گروه مداخله و کنترل وجود دارد که به این نتیجه رسیدند که گشتالت گروهی تلفیقی و شناخت درمانی بر افزایش کیفیت درمان تأثیرگذار است. زندگی برای این افراد (صادقی و همکاران، 1391).

 

امتیاز دهید.
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.